ضرب المثلها از قدیمیترین و برجسته ترین اشکال ادبیات مردمی هستند که در انواع فرهنگها و زبانها به کار میروند. یکی از انواع این ضرب المثلها، ضرب المثل هایی است که با استفاده از پرنده ای به نام کلاغ استفاده می شود، ضرب المثل های کلاغ یکی از معروفترین ضرب المثلهای مردمی است که در ادبیات فارسی و بسیاری از فرهنگهای دیگر به کار میرود. این ضرب المثل با استفاده از تصویر کلاغ و باغبان، یک پیام عمیق و آموزنده را بیان میکند. در این متن، ما قصد داریم به بررسی مفهوم و کاربرد این ضرب المثل در فرهنگ و ادبیات ایرانی بپردازیم و نقش آن را در انتقال مفاهیم اخلاقی و فلسفی مورد بررسی قرار دهیم.
چند ضرب المثل فارسی در مورد کلاغ:
۱- یک کلاغ چهل کلاغ کردن (معنی این ضرب المثل فارسی به این صورت است که اگر یک نفر راز یا اطلاعاتی را بداند، سریعاً دیگران هم آن اطلاعات را به دست میآورند و میفهمند. به عبارت دیگر، اطلاعاتی که اولاً محرمانه به نظر میرسیده ولی به یک نفر فاش شود، به سرعت در جامعه گسترش مییابد و دیگران هم به آن دسترسی پیدا میکنند.) (عمداً شایعه پخش کردن) (گاهی به معنی بزرگ یا شلوغ کردن یک موضوع است)
۲- کلاغ از باغ قهر کرد، یک گردو به نفع باغبون. ( معنی این ضرب المثل این است اگر کسی که مزاحم و کل بر دیگری است از میزبان قهر کند، میزبان چیزی را دست نمی دهد و ضرر نمی کند. بلکه به منفعت هم می رسد.)
۳- کلاغه به کسی خبر دادن ( معنی این مثل این است که افراد سرّی و پنهانی اخبار و شایعات را می رسانند).
4- کلاغ سر لانه ی خودش قار قار نمی کند. ( به معنی این که اگر کسی اهل بد دهنی یا مزاحمت باشد حداقل در حریم های شخصی خودش، آرامش را به هم نمی زند.)
5- کلاغ می گوید از وقتی که بچه دار شده ام یک شکم سیر ندیده ام. (به این معنی که بچه دار بودن توام با تحمل سختی و از خود گذشتگی است.)